مسؤولان با نگاهِ «حایز اهمیت»، باید به بخش کشاورزى نگاه کنند. بخش کشاورزى یک محور اصلى در ادارهى کشور است؛ و باید با این چشم در تنظیم معلومات دانشگاهى، در تخصیص بودجه، در گماشتن افراد کارآمد و توانا در رأس کارها، به آن نگاه کرد؛ باید امر کشاورزى را در کشور سبک نشمرند.
البته صنعت هم مهم است و وقتى ما روى کشاورزى تکیه مىکنیم، صنعت را نفى نمىکنیم؛ آن هم یک محور اساسى دیگرى براى پیشرفت کشور است؛ اما جاذبههاى گوناگون و زرق و برق و نام و نشان بخشهاى دیگر، مبادا اهمیت این بخش بسیار مهم را تحتالشعاع قرار بدهد؛ شریان اصلى زندگى جامعه، در این بخش است و زندگى واقعى و ملموس جامعه - حیات اجتماعى - در این بخش، بیشتر معنا پیدا مىکند؛ چون اینجا مسألهى غذا و مسألهى امنیت غذایى و مسألهى استقلال ناشى از امنیت غذایى و خودکفایى مطرح است؛ این نکتهى اول، که مسؤولان با این چشم به مسألهى کشاورزى نگاه کنند. این نگاه - همانطور که گفتیم - در دانشگاه، در بخشهاى دانشگاهى مربوط به کشاورزى، در تنظیم درسها، در گرفتن دانشجو، در پرداختن به استاد، اثر مىگذارد، تا بقیهى خدمات گوناگونى که دولت مىتواند به کشاورزان بدهد؛ مانند آنچه که مربوط به بانکهاست، آنچه که مربوط به سازمان مدیریت و برنامهریزى است، آنچه که مربوط به خود وزارت جهاد کشاورزى است.
نکتهى دوم براى مسؤولان این است که در کار کشاورزى، همینطور که اسم شما جهاد کشاورزى است، جهادى حرکت کنید. ما از اول انقلاب، هر کار بزرگى که توانستهایم انجام بدهیم، به برکت اعتماد به نفس و بلندپروازى و کار جهادى بوده است. جوانانِ جهاد سازندگى آن روزى کارهاى بزرگ را در این کشور شروع کردند که حتى آن کسانى که جلوى چشمشان این کارهاى بزرگ انجام مىگرفت، باور نمىکردند که جوان ایرانى قادر به این کارهاست.
در دوران رژیم طاغوت، گندم را از امریکا مىخریدند و سیلو را روسها برایشان مىساختند؛ آنها سیلو را هم نمىتوانستند بسازند! باید روسها مىآمدند؛ این صنعت در ایران نبود. در سالهاى اول انقلاب، این جوانان جهاد دانشگاهى آمدند و گفتند امام دستور دادهاند مردم گندم بکارند؛ خوب، گندم سیلو لازم دارد؛ درِ خانهى چه کسى برویم، جز درِ خانهى همت و ابتکار خودمان؛ شروع کردند. افرادى مىدیدند که این سیلو بالا مىرود - البته در روز اول، با ظرفیت کم - اما باور نمىکردند! و امروز کشور ما یکى از کشورهاى مطرح از لحاظ سیلوسازى در دنیاست؛ به برکت همین جوانها. کار جهادى، این است.
در هر بخشى از بخشهاى گوناگون صنعتى و فنى و علمى و تحقیقاتى که ما با روحیهى جهادى وارد شدیم، پیش رفتهایم. روحیهى جهادى یعنى چه؟ یعنى اعتقاد به این که «ما مىتوانیم»؛ و کارِ بىوقفه و خستگىناپذیر و استفاده از همهى ظرفیت وجودى و ذهنى و اعتماد به جوانها. الان در همین بخش انرژى هستهیى که این همه دنیاى استکبار را سراسیمه کرده، اکثر کسانى که در آنجا مشغول کار هستند، جوانهاى تحصیلکردهاند؛ صدها جوانِ کمسال و تحصیلکرده، این چرخ را مىچرخانند و این عزت را براى کشور پدید آوردهاند. در همهى بخشها همینطور است. به نیروهاى بااستعداد، چه از جوانها باشند و چه از انسانهاى با تجربه، اعتماد کنند. اعتماد به این افراد و توکل به خداى متعال و اخلاص نیت براى خدا، اساس کار است. جهاد کشاورزى باید در معناى حقیقى کلمه، براى مسائل کشاورزى کشور و دامدارى و بقیهى کارهایى که برعهدهى این وزارت است، جهادى عمل کند.
مسألهى سوم این است که ما به کشاورزمان مىگوییم تلاش کنید تا امنیت غذایى براى کشور به وجود بیاورید؛ اما به مسؤولانمان مىگوییم این پایان کار نیست؛ ما بایستى به صادرکنندگان این محصولات تبدیل شویم؛ ما باید بتوانیم دیگران را بهرهمند کنیم. این کار، کارِ دستگاههاى گوناگون دولتى است که وسایلش را فراهم کنند؛ ما مىتوانیم.
مرتب از اینکه ما از لحاظ آب در مضیقه هستیم، حرف مىزنند؛ خوب بله، ما مىدانیم کشور ما از آن کشورهاى پُر آب نیست؛ اما آیا از همین آبى که امروز داریم، استفادهى بهینه مىشود؟ جواب، منفى است. این، جزو کارهاى وزارت جهاد کشاورزى و وزارتخانهها و دستگاههاى گوناگون دولتى است که آموزش چگونگى استفادهى از آب، تنظیم جریان آب در بخشهاى مختلف، نگهدارى از همین مقدار آبى که از نزولات مبارک آسمانى است، با انواع و اقسام شیوههایى که امروز در دنیا معمول است، جزو کارها قرار بگیرد. بنابراین، کشور ما از کشورهاى پُر آب نیست، اما همین مقدار آبى که داریم، قادر است محصولات کشاورزى را سیراب کند. در زمین هم همینطور هستیم. من در گزارشها خواندهام که ما امروز اندکى بیش از هجده میلیون هکتار زمینِ قابل کشت داریم؛ در بخشهاى مختلف: دیمى و آبى و باغى و غیره، که این مقدار مىتواند به سى میلیون هکتار افزایش پیدا کند؛ یعنى نزدیک به دو برابر. من در بعضى از بخشهاى این کشور - در مسافرتهایى که کردهام - زمینهایى را دیدهام که با «کار» مىتوانند تبدیل بشوند به زمینهاى قابل کشت. ما خیلى امکانات در این کشور داریم. ما یک کشورِ به معناى حقیقى کلمه غنى هستیم و این «غنا» را مردم باید حس کنند؛ از این غنا باید استفاده کنند. به زارع مىتوانیم بگوییم روى این زمین، خوب و با شیوهى علمى کار کن و محصول به دست بیاور؛ چیز دیگرى در اختیار او نیست؛ ولى این مسؤولانند که بایستى نظام این کار را طراحى کنند.
بر روى دانههاى روغنى و کُلزا یا زیتون هم کار شود. یکى از کارهاى خوب این دولت این است که مىخواهند زیتون را هر چه بیش از پیش ترویج کنند؛ وارد سبد غذایى مردم کنند، که جزو کارهاى بسیار خوب است. البته کشور بایستى حتماً در برنج و گوشت و لبنیات هم به خودکفایى برسد؛ این جزو کارهایى است که مسؤولان دولتى باید بکنند.
بخش آموزش کشاورزى و ترویج و استفاده از دانش موجود دنیا در دانشگاههاى ما و فرستادن جوانها براى کمک به روستایىها، جزو کارهاى بسیار مهم است. البته به همهى روستاییان و همهى کشاورزان و کسانى که دستاندرکار کشاورزىاند، توصیه مىشود که از این جوانان مطلع و خبره در کار کشاورزى استقبال کنند. بنده در بعضى از روستاها از نزدیک ملاحظه کردم که جوانهاى خبره و دانشآموختهى کشاورزى، یک نفرشان بیکار نمانده بود! همه در مزارع مشغول کار شده بودند و نتیجه این شده بود که آن بخش از لحاظ محصول کشاورزى، رشد فوقالعادهیى کرد، که در بیانات این عزیزان هم این مسأله را شنیدید. باید از شیوههاى علمى استفاده کرد.
عزیزان من! امروز کشور شما، کشورى است در حال حرکت به جلو ، این حرفها مربوط به کشاورزى است؛ ولى ما در قضیهى صنعت، در قضیهى تحقیقات، در امر سیاست، در رشتههاى گوناگون علوم، در پدید آوردن مسائل نو، در همه جا، حرکتهایى را به برکت انقلاب و به برکت نظام جمهورى اسلامى مشاهده مىکنیم، که کشور به برکت آنها خواهد توانست این فاصلهى ژرفى را که دشمنان میان این کشور و میان کشورهاى پیشرفته بهوجود آوردهاند، پُر کند. حرکت امروزِ کشور، حرکت مبارکى است؛ حرکتِ سرشار از امید و نگاه به آینده. کارى که امروز دستگاههاى مختلف مىکنند، چه در این بخش - بخش کشاورزى - چه در بخشهاى دیگر، باید یک قاعدهى محکمى باشد که بتوانند بعد از بیست سال - وقتى دوران سند چشمانداز بیست ساله تمام شد - احساس افتخار کنند و بگویند ما بودیم که این تدابیر را اندیشیدیم و امروز کشور بعد از گذشت بیست سال، به این رشد و اعتلاء رسیده است؛ که مىرسیم انشاءاللَّه. جوانهاى ما - شماها - خواهید دید انشاءاللَّه آن روز را؛ و دشمنان مستکبر نظام جمهورى اسلامى از همین مىترسند و علت دشمنىها، همین است. آنها از اینکه یک کشورى، یک ملتى، با تمسک به اسلام بتواند به این قلهى عظیم زندگى مدنى و افتخارات تمدنى خود برسد، نگرانند؛ چون مىدانند این بهترین مروج اسلام و بهترین مروج معنویت است؛ مىدانند که اگر این راه را این ملت طى کرد، جلوى زیادهخواهىها و زیادهخوارىهاى آنها گرفته خواهد شد. کمپانىهاى غاصب صهیونیستها و دیگران، مىخواهند دنیا را بچاپند؛ سختشان است که ببینند یک ملتى در مقابل داعیههاى آنها اینطور در همهى بخشها جلو مىرود؛ اما علىرغم آنها ملت ایران به پیش خواهد رفت و اسلامِ عزیز سربلندتر از آنچه که هست، خواهد شد و انشاءاللَّه پرچم عزت اسلامى بر بلنداى این ملت و همهى دنیاى اسلام به اهتزاز در خواهد آمد.
از خداوند متعال سلامت و سعادت همهى شما را مسألت مىکنم و امیدوارم مشمول ادعیهى زاکیهى حضرت بقیةاللَّه (ارواحنافداه) باشید و انشاءاللَّه همهتان موفق باشید.
کارگزاران نظام اسلامی
سیاست داخلی ایران
سیاست بین الملل
حوزه علمیه و طلاب
دانشگاه و دانشجویان
اسلام ناب محمدی
آموزش و پرورش
ارتش بیست میلیونی
گنجینه دفاع مقدس
الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت
پاسخ به شبهات ولایت فقیه
فرهنگ بومی و ملی
جنگ نرم و تبلیغات
اتحاد و انسجام اسلامی
بیداری اسلامی ملتها
همت مضاعف
شرح حدیث
انتخابات
ماه مبارک رمضان
راه نمای همسران جوان
درباره امام خامنه ای
چرا می گوییم امام خامنه ای؟
آرشیو سایت
رهسپاریم با ولایت تا شهادت
وبلاگ علمی مقالات مدیریت
.: شهر عشق :.
منطقه آزاد
گروه اینترنتی جرقه داتکو
در برابر نسیم
صل الله علی الباکین علی الحسین
کشکول
انا مجنون الحسین
من هیچم
وبلاگ سید حسن نصرالله
حدائق ذات بهجة
ایــ عزیـــــز ـــــــران
با سید علی تا فتح قدس
رهروان ولایت
بصیرت
امیر قافله صبر و بصیرت
هدایتگر آسمانی
سربازان سید علی خامنه ای
از رهبر چه میدانید؟
جانم فدای رهبر جانبازم
فرمانبر
بسیج شهید چمران شیراز
مرد دفاع
جانم فدای رهبر
شمشیر ولایت
یار ولایت
ما اهل کوفه نیستیم
من باتو هیچگاه نبودم تو با منی
www.خامنه-ای.net/
طرفداران عدالت
موج رهروان ولایت
فدایی رهبر
امام خامنه ای
عشق من امام خامنه ای
فیـــــه ما فیـــــه
رهروان ولایت و امام
دانش آموزان پیرو خط ولایت
عمار امام سیدعلی
مثبت
مکتب ولایت
ولایت فقیه و دفاع از آن
فدائیان ولایت گرگان